.:: عشق شکسته ::.
.:: عشق شکسته ::.

.:: عشق شکسته ::.

brokenlove.tk

قلب شکسته بهتره!!!


روزی دختر جوانی وسط شهری ایستاده بود و ادعا می کرد که زیباترین قلب را در تمام آن منطقه دارد ، جمعیت زیادی جمع شدند ، قلب او کاملاً سالم بود و هیچ خدشه ای بر آن وارد نشده بود ، پس همه تصدیق کردند که قلب او به راستی زیباترین قلبی است که تاکنون دیده اند .

 

دختر جوان در کمال افتخار ، با صدایی بلندتر به تعریف از قلب خود پرداخت ، ناگهان پسر جوانی جلو جمعیت آمد و گفت : اما قلب تو به زیبایی قلب من نیست .

 

دختر جوان و بقیه جمعیت به قلب پسر جوان نگاه کردند ، قلب او با قدرت تمام می تپید ، اما پر از زخم بود . قسمتهایی از قلب او برداشته شده و تکه هایی جایگزین آنها شده بود ، اما آنها به درستی جاهای خالی را پر نکرده بودند و گوشه هایی دندانه دندانه در قلب او دیده می شد .

 

در بعضی نقاط شیارهای عمیقی وجود داشت که هیچ تکه ای آنها را پر نکرده بود ، مردم با نگاهی خیره به او می نگریستند و با خود فکر می کردند که این پسر جوان چطور ادعا می کند که قلب زیباتری دارد .

 

دختر جوان به قلب پسر جوان اشاره کرد و خندید و گفت : تو حتماً شوخی می کنی ... قلبت را با قلب من مقایسه کن ، قلب تو ، تنها مشتی زخم و خراش و بریدگی است .

 

پسر جوان گفت : درست است قلب تو سالم به نظر می رسد ، اما من هرگز قلبم را با قلب تو عوض نمی کنم ، می دانی ، هر زخمی نشانگر انسانی است که من عشقم را به او داده ام ، من بخشی از قلبم را جدا کرده ام و به او بخشیده ام ، گاهی او هم بخشی از قلب خود را به من داده است که به جای آن تکه بخشیده شده قرار داده ام ، اما چون این دو عین هم نبوده اند گوشه هایی دندانه دندانه در قلبم دارم که برایم عزیزند ، چرا که یادآور عشق میان دو انسان هستند ، بعضی وقتها بخشی از قلبم را به کسانی بخشیده ام اما آنها چیزی از قلب خود به من نداده اند ، اینها همین شیارهای عمیق هستند ، گرچه درد آورند اما یادآور عشقی هستند که داشته ام ، امیدوارم که آنها هم روزی بازگردند و این شیارها عمیق را با قطعه ای که من در انتظارش بوده ام ، پر کنند .

 

پس حالا می بینی که زیبایی واقعی چیست ؟

 

دختر جوان بی هیچ سخنی ایستاد در حالی که اشک از گونه هایش سرازیر می شد به سمت پسر جوان رفت ، از قلب جوان و سالم خود قطعه ای بیرون آورد و با دستهای لرزان به پسر جوان تقدیم کرد ، پسر جوان آن را گرفت و در قلبش جای داد و بخشی از قلب پیر و زخمی خود را به جای قلب دختر جوان گذاشت ، دختر جوان به قلبش نگاه کرد ، دیگر سالم نبود ، اما از همیشه زیباتر بود ، زیرا که عشق از قلب پسر جوان به قلب او نفوذ کرده بود ...






نظر یادتون نره لطفا

نیما علامه

اهنگ جدید و زیبای نیما علامه


برای گوش دادن یه موسیقی اینجا کلیک کنید






نظر یادتون نره مرسی 

بخونید و حال کنید!!!

سلام یه سری مت ن جالبه که گذاشتم 13 تاس بخونید از نویسندشم یادی کنید

هاله ی شما چه رنگی هست؟



در صورتیکه تاریخ تولد شما در:
اول فروردین ماه باشد سیاه هستید 
بین دوم فروردین تا 11 فروردین باشد ارغوانی هستید 
بین 12 تا 21 فروردین باشد. شما سرمه‌ای است 
بین 22 فروردین تا 31 فروردین باشد نقره‌ای هستید. 
بین یکم اردیبهشت تا 10 اردیبهشت باشد سفید هستید. 
بین 11 اردیبهشت تا 24 اردیبهشت باشد شما آبی هستید. 
بین 25 اردیبهشت تا سوم خرداد باشد شما طلائی رنگ هستید. 
بین 4 خرداد تا 13 خرداد باشد شما شیری رنگ هستید. 
بین 14 خرداد تا 23 خرداد ماه باشد شما خاکستری هستید. 
بین 24 خرداد تا دوم تیر ماه باشد شما رنگ خرمائی هستید. 
سوم تیر ماه باشد رنگ شما خاکستری است. 
بین 4 تیر ماه تا 13 تیر ماه باشد شما قرمز هستید. 
بین 14 تیر ماه تا 23 تیر ماه باشد شما نارنجی هستید. 
بین 24 تیر ماه تا سوم مرداد ماه باشد شما زرد هستید. 
بین 4 مرداد ماه تا 13 مرداد باشد شما صورتی هستید. 
بین 14 مرداد تا 22 مرداد باشد شما آبی هستید. 
بین 23 مرداد تا یکم شهریور باشد شما سبز هستید. 
بین 2 شهریور تا 11 شهریور باشد شما قهوه‌ای هستید. 
بین 12 شهریور تا 21 شهریور باشد شما کبود رنگ هستید. 
بین 22 شهریور تا 31 شهریور باشد شما لیموئی هستید. 
متولدین یکم مهر ماه زیتونی هستند. 
بین 2 مهر تا 11 مهر ماه ارغوانی هستید. 
بین 12 مهر تا 21 مهر ماه شما رنگ سرمه‌ای دارید. 
بین 22 مهر ماه تا یکم آبان ماه شما نقره‌ای هستید. 
بین 2 آبان تا 20 آبانماه باشد شما سفید هستید. 
بین 21 آبانماه تا 30 آبانماه باشد رنگ شما طلائی است. 
بین یکم آذر ماه تا 10 آذر ماه باشد شما شیری رنگ هستید. 
بین 11 آذر ماه تا 20 آذر ماه باشد شما خاکستری هستید. 
بین 21 آذر تا 30 آذر باشد شما خرمائی رنگ هستید. 
متولدین اول دیماه نیلی رنگ هستند. 
بین دوم دی ماه تا 11 دی ماه باشد رنگ شما قرمز است. 
بین 12 دی ماه تا21 دی ماه باشد شما نارنجی هستید. 
بین 22 دی ماه تا 4 بهمن ماه باشد شما زرد هستید. 
بین 5 بهمن تا 14 بهمن ماه باشد شما صورتی هستید. 
بین 15 بهمن تا 19 بهمن ماه باشد شما آبی هستید. 
بین 20 بهمن تا 29 بهمن ماه باشد شما سبز هستید. 
بین 30 بهمن تا 9 اسفند ماه باشد شما قهوه‌ای هستید. 
بین 10 اسفند تا 20 اسفند باشد شما کبودی رنگ هستید. 
بین 21 اسفند تا 29 اسفند باشد لیمویی هستید... 

برای خواندن ویِژگی هر هاله ادامه مطلب برید 



نظر یادتون نره ملسی
ادامه مطلب ...

اسم خودتونو بدونید به کره ای چی میشه(فقط برای خنده)!!!

این مطلب برداشت از وبلاگ بازیگران کره ای 
www.koreanpictures.blogfa.com
هستش

  know your korean name ...

اول فامیلی تون در واقع به سال میلادی چه سالی هستین اخرین رقمش مثلا من ۱۹۹3که 3 مورد نظر هست بعد پایین را از ۰ تا ۹ را نگاه کنین برای فامیلی

1. Your first name is your last number of your year of birth: ex: 1993 => 3


0: Park

1: Kim

2: Shin

3: Choi

4: Song

5: Kang

6: Han

7: Lee

8: Sung

9: Jung

2. Your Middle name is your month of birth: Ex: april=>10
اسم وسط خود ماه تولدتون نشون می ده به میلادی مثلا من دیمام که 12 می شه به میلادی
1: Yong
2: Ji
3: Je
4: Hye
5: Dong
6: Sang
7: Ha
8: Hyo
9: Soo
10: Eun
11: Hyun
12: Rae


3.Your last name is your date of birth: Ex 7: 
اسم اخرتون هم روز تونه که به دنیا امدین مثلا من 7 هستم 
1: Hwa
2: Woo
3: Joon
4: Hee
5: Kyo
6: Kyung
7: Wook
8: Jin
9: Jae
10: Hoon
11: Ra
12: Bin
13: Sun
14: Ri
15: Soo
16: Rim
17: Ah
18: Ae
19: Neul
20: Mun
21: In
22: Mi
23: Ki
24: Sang
25: Byung
26: Seok
27: Gun
28: Yoo
29: Sup
30: Won
31: Sub

خوب چه طور بود 


نطر یادتون نره



کلیب صندلی بازی ss501

خیلی باحاله از دستش ندید واقعا جالبه


من خودم وقتی دیدم از خنده مردم 




برای دانلود اینجا کلیک کنید

6mbهست 

خواستم بدونید بعد نگید زیاده





نظر نشه فراموش 


راستی از وبلاگ ماه قاصدک کره ای گرفتم 

       www.myjumong.blogfa.com

جاب و خواندنی

شب عروسیه، آخره شبه ، خیلی سر و صدا هست. میگن عروس رفته تو اتاق لباسهاشو عوض کنه هر چی منتظر شدن برنگشته، در را هم قفل کرده. داماد سراسیمه پشت در راه میره داره از نگرانی و ناراحتی دیوونه می شه. مامان بابای دختره پشت در داد میزنند: مریم ، دخترم ، در را باز کن. مریم جان سالمی ؟؟؟ آخرش داماد طاقت نمیاره با هر مصیبتی شده در رو می شکنه میرند تو. مریم ناز مامان بابا مثل یه عروسک زیبا کف اتاق خوابیده. لباس قشنگ عروسیش با خون یکی شده ، ولی رو لباش لبخنده! همه مات و مبهوت دارند به این صحنه نگاه می کنند. کنار دست مریم یه کاغذ هست، یه کاغذی که با خون یکی شده. بابای مریم میره جلو هنوزم چیزی را که میبینه باور نمی کنه، با دستایی لرزان کاغذ را بر میداره، بازش می کنه و می خونه : 





توی ادامه مطلب بقیه ش رو میخونه

ادامه مطلب ...

ن.............ک..............ن..........!!

سلام اینم یه مطلب طنز و جالب



گذاشتم فضا عوض شه



توی ادامه مطلب بخونیدش از دست نره 



نظرم یادتون نره 

ادامه مطلب ...

.::خداوند به اندازه ی اعتمادمان ما را همراهی میکند!::.



ما به اندازه معرفت و شناخت‌مان به هم تکیه می‌کنیم، اعتماد کنیم.

اعتماد بستگی به مقدار معرفت ما به افراد دارد. به عنوان مثال،

 آیا چند میلیون تومان می‌توان پیش فلانی امانت گذاشت؟

 بستگی به اعتماد دارد. چگونه و چقدر شما را می‌شناسم.

برخی از ما آن‌چنان به هم اعتماد داریم که یک میلیون و 10 میلیون که هیچ،

 یک میلیارد هم هیچ، حتی ناموسمان را هم حاضریم امانت پیش‌اش بگذاریم،

می‌دانیم نگه می‌دارد و حفظ می‌کند.

گاهی از اوقات هم نه، تسبیحی را هم حاضر نیستیم به طرف بدهیم.

برای اینکه می‌دانیم از بین می‌برد. تسبیح را هم باید با دعوا از او بگیریم.

 پس این نکته پیداست که در جامعه ما و در زندگی به اندازه‌ شناختی

که به افراد پیدا می‌کنیم، با او ارتباط برقرار می کنیم،

اگر مثبت ببینیم به او اعتماد می‌کنیم.

 امانت پیش او می‌گذاریم.

اگر اعتمادی نبودف چیزی پیش کسی نمی‌گذاریم،

 

 برای این‌که اعتماد نیست.

با دلی شکسته آمده ام قبولم میکنی؟


شب است وتاریک             منم و خدای من

 

گفت بیا جلو            آرام  جلو رفتم          گفت , جلوتر

 

 

گفتم , چشم

 

گفت مشتت رو باز کن

 

باز کردم

 

نگریست ......... گفت چه آوردی؟

 

گفتم هیچ  ,دلی ساده ولی بی ریا پرازعشق

 

گفت , چه میخواهی؟

 

ترسان و لرزان ......... با حالت گریان

 

گفتم ترا

 

گفت زود آمدی , برگرد

 

گفتم کی بیایم؟

 

گفت هنوز زود است

 

 

گفتم پس کی ......... گفت وقت دگر بیا

 

 

گفتم چه بیاورم ......... گفت هیچ ....... عشق

 

 

ولی با دلی شکسته بیا

 

 

گفتم چشم خدای من ............. چشم خدای من

 

 

 

     خدای من "حال آمده ام با دلی شکسته" ...... قبولم می کنی؟؟؟